زمان و گاهشماری‌های تاریخی ایرانیان

گاهشماری قدیم آریایی و شاید بومیان ساکن ایران بر حسب ماه (قمری) بود. چنان که گاهشماری اولیه هندیان و یهودیان نیز قمری یا هلالی بوده است. در بیشتر فرهنگ‌ها در روزگاران کهن، ماه معیار تقسیم‌بندی زمان بود. هنوز نفوذ آن در برخی از باورهای مردم مناطق مختلف ایران از جمله مناطق شمالی ایران باقی است. مانند آداب و رسوم دیدن ماه نو یا هلال اولین شب ماه.

اقوام کوچنده برای طی منازل سفر از طریق توجه به شکل ماه می‌توانستند طول مدت سفر یا کوچ را اندازه بگیرند و احیانا مناسک مربوط به آن ایام را به جا آورند. پیش از آن که مفهوم سال پدید آید درک کیهان‌شناحتی ایرانیان از گردش زمان دایره‌وار بود. یعنی مدت زمان‌شان از یک نقطه آغاز و با گردش دایره‌وار دوباره به همان نقطه پایان می‌یافت (اسماعیل‌پور، ۱۳۷۱).

گاهشماری باستانی ایرانی (یزدگردی)

بنا بر روایات ایرانی، گاهشماری یزدگری قدیم، کهن ترین گاهشماری ایرانی است. سال باستانی ایرانی دارای ۱۲ ماه ۳۰ روزه بود با پنج روز «خمسه سا پنجه ی دزدیده» که به عنوان پنج روزگاهانی یا گاهنبار شناخته می شد. ابوریحان بیرونی جایگاه این پنج روز پایان ماه هشتم (آبان) و قبل از شروع ماه نهم (آذر) می داند. به این ترتیب سال گاهشماری ایرانی باستا ۳۶۵ روز دارد و چون کبیسه در آن اجرا نمی شد در حدود یک چهارم  روز از سال خورشیدی (اعتدالی) کوتاه تر است.

به نوشته بیرونی ایرانیان این یک چهارم روز را در هر چهار سال حساب نمی کردند.  آن را به مدت ۱۲۰ سال جمع می کردند و پس از آن یک ماه کامل (۳۰ روز) به ماه صد و بیستم می افزودند. هم زمان پنج روز گاهانی را به نقطه جدیدی پس از ماه جدید منتقل می کردند. به این ترتیب نخستین ماه (فروردین) تکرار شد و پنج روز «پنجه» به پیش از ماه دوم منتقل شد و تا ۱۲۰ سال بعد در این نقطه سال باقی ماند. سپس، دومین ماه (اردیبهشت) تکرار شد و آن پنج روز به پیش از ماه سوم منتقل شد. این روند ادامه داشت تا به پیش از ماه نهم رسید. پس از آن دیگر کبیسه ای انجام نشد و «پنجه» در پایان ماه هشتم باقی ماند. این امر به نوشته بیرونی در زمان بزدگرد اول روی داده است.

پس از سقوط ساسانیان به دست اعراب، کبیسه در تقویم به دست فراموشی سپرده شد و آن پنج روز برجای خود بعد از آبان ماه ماندگار شد و آغاز سال نسبت به فصل ها به عقب رفت. یزدگردی قدیم از ۲۲ ربیع الاول ۱۱ هجری به یزدگردی نو (فرسی) تغییر کرد اما اساس و چگونگی آن محفوظ ماند.

گاهشماری گیلانی

تقویم دیلمی، گاه‌شماری باستانی مردم کوهستان‌های گیلان و مازندران است. دیلم یا دیلمان نام عمومی کوهستان‌های البرز در روزگاران قدیم بود. این ناحیه جایگاه آغازین تمدن سرزمین شمالی ایران، سرزمینی پهناور و باستانی که در اساطیر ایرانی و نوشته های کهن بارها از آن نام برده شده است.

بنا به برخی شواهد تاریخی،‌ گیلان در زمان پادشاهی ساسانیان و حتی پس از آن در سده‌های نخستین پس از اسلام به نام دیلم یا دیلمان شهرت داشت. به طوری که در اواخر قرن سوم هجری ابن حوقل در کتاب خود از آن به عنوان دیلم نام می‌برد و آن را شامل مناطقی می‌داند که از جنوب تا قزوین و تارم و قسمتی از آذربایجان و بخشی از ری، از شرق تا طبرستان و دیگر نواحی ری، از مغرب تا مناطق دیگری از آذربایجان و شهرهای آران و از شمال به دریای خزر محدود است (حکیمیان، ۱۳۶۴: ۹۴). بعدها به تدریج نام گیلان جایگزین دیلم و دیلمان شد.

تقویم دیلمی در میان دیلمی‌ها، گیلکی‌زبانان کوهستان‌های گیلان و غرب مازندران (گالش) و به گفته برخی از پژوهشگران در میان گیلکی‌زبانان جلگه‌نشین (گیله‌مرد) رایج بوده‌است. قدمت این گاهشماری نشانه ی آن است که ابتدا در میان ساکنان کوهستان رایج بوده است. سپس با اهمیت یافتن شهرها در میان ساکنان جلگه نیز رایج شده است.

گاهشمار باستانی گیلانی

گاهشماری باستانی گیلانی (تقویم دیلمی) با ۱۲ ماه ۳۰ روزه و ۵ روز «پنجک» در آخر ماه هشتم (اول ما)، ادامه گاهشماری یزدگردی قدیم است. مبدا گاهشماری دیلمی ۱۹۵ سال قبل از مبدا گاهشماری خورشیدی و ۲۰۴ سال قبل از مبدا گاهشماری یزدگری نو است.

آغاز سال تقویم دیلمی که در آغاز دوره ۱۵۰۸ در ابتدای اعتدال بهاری (فروردین) قرار داشت، در هر ۱۳۱۵۰۶۸/۴ سال، یک روز از مبدا فاصله گرفت. این چرخش تا ۹۲۹ سال ادامه داشت. آغاز سال، ۲۲۵ روز از مبدا فاصله گرفت و به نیمه تابستان رسید و در همان جا ثابت ماند.

روایت های متفاوتی از اولین روز سال نو گاهشماری گیلانی وجود دارد. مراسم آغاز سال جدید (نوروزبل) به طور متغیر، وابسته به محل برگزاری و نحوه قرار دادن پنج روز کبیسه، بین سیزدهم تا هفدهم مرداد ماه برگزار می‌شد. اما طبق محاسبات نصراله هومند در کتاب «گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران» روز دقیق آغاز سال گیلکی همان ۱۷ مرداد ماه سال هجری شمسی است.

ماه‌ها و روزهای تقویم دیلمی

ماه های تقویم دیلمی در مقایسه با تقویم هجری شمسی به ترتیب زیر است.

  • نوروز ما: از ۱۷ مرداد شمسی هجری آغاز می‌شود و تا ۱۵ شهریور ادامه دارد. روز اول آن، آغاز سال دیلمی است و در بزرگ‌داشت آن شعله نوروزی (نوروزِ بل) می‌افروزند و جشن آغاز سال می‌گیرند.
  • کورچ ما: از ۱۶ شهریور تا ۱۴ مهر ماه هجری شمسی است. در این ماه، کوه‌نشینان کم‌کم از کوه‌ساران سربلند به سوی جلگه‌ها سرازیر می‌شوند.
  • اریه ما: از ۱۵ مهرماه تا ۱۴ آبان هجری شمسی.
  • تیر ما: از ۱۵ آبان تا ۱۴ آذر طول می‌کشد. صاحب فرهنگ اسدی، یکی از معانی تیر را فصل خزان نوشته ‌است. شاید استعمال «تیر» و «تیرماه» در معنی فصل خزان، یادگار باقی‌مانده نوعی از گاه‌شماری قدیمی‌تر (پیش از مبدأ سال‌های باستانی ایرانی) باشد که تحویل سال را از اول تابستان می‌گرفتند. تیر ماه سیزده شو (جشن آب که به جشن تیرگان معروف است) در این ماه برگزار می شود.
  • موردال ما:‌ از ۱۵ آذر تا ۱۴ دی‌ماه هجری شمسی ادامه دارد. کوه‌نشینان، لاشه گوسفند و گاو را مردال گویند.
  • شریر ما:‌ ۱۵ دی تا ۱۴ بهمن هجری شمسی است.
  • امیر ما:‌ ۱۵ بهمن تا ۱۴ اسفند است. به‌معنی نمیرماه، یا جاودان یا مهرماه دیلمی است. شانزدهم این ماه، امیرِ مای هشت و هشت، یعنی ۱۶ مهرماه همان مهرگان معروف است.
  • آوَل ما:‌ از ۱۵ اسفند تا ۱۵ فروردین هجری شمسی (چون اسفندماه در سال‌شماری هجری شمسی ۲۹ روزه‌است) طول می‌کشد. این ماه مقارن با اسفند و فروردین هجری شمسی است و در آن آیین کول‌کول چارشمبه (چهارشنبه‌سوری) اجرا می‌شود. در پایان همین ماه، ۵ روز اضافه بر ۳۶۰ روز با نام پنجک (panjik) جا می‌گیرد. هر چهار سال، یک روز به نام ویشَک نیز به این پنج روز اضافه می‌شود. اگر سال ۳۶۵ روزه باشد، روزهای پنجیک روزهای شانزدهم تا بیستم فروردین هجری شمسی خواهد بود. اگر سال ۳۶۶ روزه باشد، پانزدهم فروردین ویشک نام می‌گیرد و روزهای شانزدهم تا بیستم، باز هم پنجک خواهند بود.
  • سیا ما:‌ از ۲۱ فروردین تا ۱۹ اردیبهشت هجری شمسی است.
  • دیا ما: از ۲۰ اردیبهشت تا ۱۸ خرداد ماه هجری شمسی.
  • ورفًنه ما: از ۱۹ خرداد تا ۱۷ تیر ماه هجری شمسی. ماهی که برف نمی‌آید، اوج گرما.
  • اسفندار ما: ۱۸ تیر تا ۱۶ مرداد ماه هجری شمسی.

منبع: گاهشمار گیلانی (۱۳۸۵) نوشته مسعود پورهادی؛ آیین‌ها و باورداشت‌های گیل و دیلم (۱۳۷۷) نوشته محمود پاینده لنگرودی.

آین های مردم گیلان و دیلمان

حصیر

حصیر زیراندازی نرم و سبک و گاه زبر و خشن است که از الیاف گیاهی بافته می‌شود و برگرفته از طبیعت است.

طرز تهیه انواع نان محلی گیلان

نان محلی به یکی از عناصر گردشگری هر منطقه تبدیل شده است. به طوری که پخت نان محلی در اغلب مناطق ایران به ویژه توسط زنان محلی دیده می‌شود.

کشت برنج (شالیکاری)

برنج نقش اساسی در تامین غذای ایرانیان دارد اما شاید همه ندانند کشت برنج چه مراحلی دارد و به‌رنجی آنچنان حاصل می‌شود که وجه تسمیه آن است.

نوروزبل جشن آغاز سال نو گیلانی

نوروزبل جشن و آیین خاص آغاز نوروز ما نخستین ماه در گاه‌شماری باستانی گیلانی (دیلمی) است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

رزرو کنید